قربانی در آیین زرتشتی



گل نبشته‌های فراوانی از زمان پادشاهی داریوش اول در دست است که به ذبح انواع چهارپایان و پرندگان اشاره می‌کند. سفره‌ی شاهانه با آداب و دقت خاصی آماده می‌شد. چهارپایان و پرندگان را مدتها پیش از رسیدن زمان سر بریدنشان پروار می‌کردند. چنانچه در لوحه PF 710 آمده است پنج ماه پیش از سفر شاه دستور پروار کردن هفت گاو صادر شده است[1].

 

[1]- کخ، هاید ماری، 1376، از زبان داریوش، ترجمه پرویز رجبی، ص 59.


کتزیاس گوید، که روزى پانزده‏ هزار نفر از کارخانه شاهى غذا می‌خوردند و گوشت‏ گاو و گوسفند و بز و شتر و اسب و غاز و شترمرغ و انواع طیور و شکار به مصرف می‌رسید[1]. هراکلاید رویداد نگار سده چهارم پیش از میلاد گوید: «هر روز برای آشپزخانه پادشاه روی هم رفته هزار اسب، شتر، گاو، خر، شکار و برخی جانوران اهلی کوچک و نیز پرندگان بسیاری همچو شتر مرغ عربی که جانور بزرگی است، و غاز و خروس سر می‌برند»[2]. استرابو گوید ایرانیان پس از زفاف اندکی مغز استخوان شتر می‌خوردند[3]. همچنین خوراک روزانه جوانان پس از تمرینات ورزشی «نان و کلوچه جو و هل و اندکی نمک و گوشت آب پز یا کباب شده»[4] است.

 

[1]- پیرنیا، حسن،1375، تاریخ ایران باستان ج2، ص 1463.

[2]- نوکراتیسی، آثنایوس، 1386، ایرانیات در کتاب بزم فرزانگان، ترجمه جلال خالقی مطلق، ص 22.

[3]- استرابو،1382، جغرافیای استرابو، ترجمه همایون صنعتی‌زاده، ص 325.

[4]- همان، ص 326.


«ایرانیان ساکن فلات ایران که می‌بایستی زمستان‌های سرد و نسبتا طولانی آسیای مرکزی را تحمل کنند، قومی گوشت‌خوار بوده، همانند دیگر اقوامی که گله و رمه دارند، از فرآورده‌های حَشم خویش روزگار می‌گذراننده‌اند»[1].

برای نمونه درباره تمدن آندرونوو که نیای ماقبل تاریخی هندوایرانیان هستند آمده است که: «از آثار خوراکی‌هایی که نذر مردگان شده می‌توان بدین نتیجه رسید که غذای اصلی آن دوران لبنیات و غلات و سبزیجات بود و گوشت، به استثنای مجامع آیینی به ندرت مصرف روزانه داشت. بسته به محل، بخشی از مایحتاج از راه شکار و صید ماهی و گردآوردی خوراک تامین می‌شد»[2].

ثعالبی اهلی کردن حیوانات و استفاده از گوشت آنها را به هوشنگ نسبت داده است[3]. ابن بلخی به نقل از بسیاری از علمای پارسی گوید که هوشنگ پیامبر بوده به مردم دستور داد «تا گاو و گوسفند و دیگر حیوانات را گوشتى کنند و از گوشت آن خورند»[4].

 

[1]- بویس، مری، 1393، تاریخ کیش زرتشت، ترجمه همایون صنعتی زاده، ج 1، ، ص 251.

[2]- برجیان، حبیب، 1393، آریاییان عصر مفرغ، در تاریخ جامع ایران، ج 1، ص 284-285.

[3]- ثعالبی، محمد بن عبدالملک، 1384، شاهنامه ثعالبی، ترجمه محمود هدایت، ص 3.

[4]- ابن بلخی، 1374، فارسنامه‌ی ابن بلخی، ص 92.


هر چند امروزه بیشتر زرتشتیان از گوشت در رژیم غذایی خود استفاده می‌کنند. اما در گذشته نه چندان دوری جواز گوشت خواری در میان ایشان محل مناقشه بوده است. آذرکیوانیان که اصالتا از زرتشتیان ایران بودند و سپس در میان پارسیان هند مقامی والا یافتند از اصل با گوشتخواری مخالف بودند و زرتشت و دیگر پیامبران را مخالف این رسم می‌شمردند. کنت دو گوبینیو که از معاصرین مانکجی صاحب است درباره اختلاف زرتشتیان در مسئله جواز یا عدم جواز مصرف گوشت گوید: «یکی از مسائلی که امروزه زرتشتیان را سخت به خود مشغول داشته مسئله‌ی خوردن گوشت است. عده‌ای موافق خوردن گوشت حیوانات هستند و عده‌ای دیگر با آن مخالف‌اند. یک دسته می‌گویند اگر انسان شخصا حیوان را ذبح نکرده باشد خوردن گوشت آن جایز است و دیگران مخالف این عقیده هستند»[1].

حتی امروزه نیز عده‌ای از زرتشتیان از خوردن گوشت پرهیز می‌کنند. مری بویس گوید: «در ایام اخیر پاره‌ای از عرفای پارسیان که گیاهخواری پیشه کرده‌اند آداب و رسوم کهن کیش خود را کنار گذاشته می‌گویند، حتی گوشت گوسفند نِسا[2] بوده و خوردن آن حرام است»[3].

 

[1]- دو گوبینو، ژوزف آرتور، 1383، سه سال در آسیا، سفرنامه کنت دو گوبینو، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، ص 265-266.

[2]- آلوده و نجس.

[3]- بویس، مری، 1393، تاریخ کیش زرتشت، ترجمه همایون صنعتی زاده، ج 1، ص 366، یادداشت 44.


دَرواسپ یا «گِوش» ایزد بانوی نگاهبان چهارپایان است که نهمین یشت اوستا در ستایش و نیایش اوست. پاره‌ای از بزرگان و پهلوانان برای رسیدن به خواسته‌های خود این ایزد را ستوده و برایش قربانی‌ها کرده‌اند.

 

هوشنگ پیشدادی در پای [کوه] زیبای مزدا آفریده‌ی [البرز]، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، او را پیشکش آورد[1].

جمشید خوب رمه در پای کوه هُکَر، .[2].

فریدون پسر آتبین از خاندان توانا، در سرزمین چهارگوشه وَرِنَ، .[3].

[کی]خسرو پهلوان سرزمینهای ایرانی و استوار دارنده‌ی کشور در کرانه‌ی دریاچه‌ی ژرف و پهناور چیچَست، .[4].

کی گشتاسپ گرانمایه بر کرانه‌ی آبِ دایتیا، .[5].

در این فهرست نیز کی گشتاسپ از معاصرین زرتشت حضور دارد.

 

[1]-دوستخواه، جلیل، 1391، اوستا، ج 1، ص 345، گِوش یشت، بند 3.

[2]- همان، ص 346، گِوش یشت، بند 8.

[3]- همان، ص 347، گِوش یشت، بند 13.

[4]- همان، ص 349، گِوش یشت، بند 21.

[5]- همان، ص 350، گِوش یشت، بند 29.


آناهیتا نام ایزدبانوی آبهاست که یشت پنجم (=آبان یشت) از اوستا و چهارمین نیایش از پنج نیایش زردشتیان در خرده اوستا در ستایش اوست. او درمانبخش و افزاینده رمه و دارایی و کشور است. پاک کننده تخمه مردان و زهدان ن و دهنده شیر پاک به مادران است. اهورا مزدا او را آفرید تا پاسبان آفریدگان نیک باشد.  

در آبان یشت بسیاری از شاهان و فرمانروایان برای این ایزد صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند را برای برآورده شدن حوائج خود پیشکش آورده‌اند. در آبان یشت چنین آمده است:

«هوشنگ پیشدادی در پای کوه البرز، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، او را پیشکش آورد»[1].

ادامه مطلب

هوم یا «هَئومَ» نام گیاه مقدسی است که در مراسم آیینی در هنگام سرایش اوستا چند ساقه از آن به همراه چیزهای دیگری در هاون کوبیده می‌شود و افشرده آن را پراهوم می‌خوانند. همچنین نام ایزدی است که نماد و نگاهبان گیاه هوم است و هات نهم تا یازدهم یسنا و بیستمین یشت از اوستا که در ستایش این ایزد است «هوم یشت» نام دارد.

پس از آنکه قربانی انجام گرفت هر یک از اعضای قربانی به یکی از ایزدان پیشکش می‌شود. در هوم یشت آمده است که اهورا مزدا از اندامهای قربانی «دو آرواره و زبان و چشم چپ» را به ایزد هوم ارزانی داشته است. در یسنای یازدهم چنین می‌خوانیم:

ادامه مطلب

با دقت در متون اوستایی روشن خواهد شد که قربانی به دو دسته قربانی عام و خاص تقسیم می‌شود. قربانی عام همان پیشکش گوشت به اهورا مزدا و دیگر ایزدان است و قربانی خاص تقدیم قربانی به ایزدی خاص. 

در هات 24 یسنا از پیشکشی گوشت خوشی دهنده به اهورا مزدا و دیگر نیکان سخن رفته است.

«به اهوره مزدا نیاز می‌کنیم این هوم و میزد و زور و برسم به آیین گسترده و گوشت خوشی دهنده و .» [1].

در بندهای دیگری نیز گوشت با وصف «خوشی دهنده» پیشکش شده است[2].

 

[1]- دوستخواه، جلیل، 1391، اوستا، ج1، ص 181، یسنا، هات 24، بند 1 و نیز ص 187، بند 6.

[2]- همان، ص 112، یسنا، هات 4، بند 1 و 3. 


هرودوت درباره رسم قربانی انسانی در میان ایرانیان چنین گوید خشایارشا وقتی به «نُه راه» در سرزمین ادونی‌ها رسید: «وقتی شنیدند آن جا «نه راه» نام دارد، نه دختر و پسر محلی را گرفتند و همانجا زنده دفن کردند. زنده به گور کردن انسانها از رسوم ایرانیان است و به من گفتند آمستریس وقتی پیر شد برای جلب عنایت خدای زیر زمین دو هفت پسر پارسی از خاندان‌های بزرگ را به همین گونه زنده به گور کرد»[1]. گویا ویل دورانت تحت تاثیر همین گزارش‌ها درباره پارسیان گوید: «در زمانهای قدیمتر، مانند ملتهای دیگر، آدمیزاد را قربانی می‌کردند»[2].

ادامه مطلب

رسم قربانی که از زمان مادها و مطمئنا پیش از آن وجود داشته در دوره ساسانی به اوج رسید. در کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت چنین آمده است که وی به یمن پیروزی‌هایش آتشکده‌هایی را احداث کرد و هزار گوسفندِ یک ساله از محل اضافه درآمد به این آتشکده‌ها اختصاص داد و مقرر کرد روزانه گوسفندی را برای روان هر یک از پادشاهان گذشته و پادشاه حاضر و خانواده او و دیگر سران حکومتی قربانی شود[1].

به گفته دوشن گیمن «الیزه Elise تاریخدان می‌نویسد، که یزدگرد دوم پیروزی خود را بر اقوام مجاور با قربانی کردن چندین گاو و بز پر مو بر مجمر آتش جشن گرفت. موارد مشابهی در تکه‌های Acta Sanctorum یافت می‌شود»[2].

ادامه مطلب

نویسندگان قدیم از قربانی اسب توسط اشکانیان یاد کرده‌اند. از آن جمله مولف کتاب Perigesis (در میان سالهای 143 و 176 میلادی) می‌نویسد: «مردمان لایکا (Lakonika) در بالای کوه مقدس تایژتوس (Taygetos: در شبه جزیره پلوپونز) از برای خورشید اسب قربانی می‌کنند. چنانچه می‌دانیم این رسم از عادت ایرانیان است.»

فیلوستراتوس در سده‌ی سوم میلادی از فیلسوفی دیگر به نام آپولونیوس یاد می‌کند و می‌نویسد: «آپولونیوس نزد فرهاد اشکانی رفته از او خواست که در به جا آوردن مراسم قربانی وی را همراهی کند. یکی از بهترین اسبهای نسایی را به ویژه برای قربانی خورشید پرورش داده بودند و با پوشش و زینت‌های گرانبها آراسته بودند»[1].

 

[1]- قلی زاده، خسرو، 1392، دانشنامه اساطیری جانوران و اصطلاحات وابسته، ص 351.


آقای علی اصغر مصطفوی با استناد به این گفته از سیاحت نامه مجعول فیثاغورس[1] که: «ایرانیان در جشن‌های خود، قربانی معمول نمی‌دارند و به جای قربانی و خون ریختن انگبین می‌سازند»[2] مدعی است که «در روزگار شهریاران مقتدر هخامنشی نشانی از رسوم قربانی در آن امپراتوری بزرگ دیده نمی‌شود»[3]. ایشان این مطلب را از صفحه 75 سیاحتنامه فیثاغورس نقل کرده است در حالیکه در این صفحه چنین سخنی وجود ندارد. در این صفحه به نقل از فیثاغورس آمده است که: «پیش بینی من است که مشارکت درباریان در این اسرار و حضور آنان در اعیاد میترا بجای انگبینی که امروز عرضه می‌شود خون آدمی را جانشین خواهد کرد»[4]. و چنانچه دیده می‌شود هیچ ربطی میان این گفته و نبود قربانی حیوانی وجود ندارد.

ادامه مطلب

قربانی حیوانی به دست کورش را کتیبه‌ی حران تایید می‌کند در این کتیبه چنین آمده است: «کوروش برای ساکنان بابل وضعیت صلح برقرار کرد. او سربازانش را از اِکور دور نگه داشت. او گله‌ی بزرگی را با تبر ذبح کرد و گوسفندان آسلوی زیادی را سر برید[1]». در کتیبه کورش نیز اشاره‌ای به پیشکش نمودن قربانی به خدایان بابلی وجود دارد. کورش در بند 37 کتیبه گوید: «[ (به پیشکش‌های پیشین)غا]ز، دو اردک و ده کبوتر وحشی (فربه) بیش از (آنچه پیشتر داده می‌شد از) غازها، اردک‌ها و کبوتران وحشی افزودم»[2].

 

[1]- وکیلی، شروین، 1392، کوروش رهایی بخش،ص 682- 683 و نیز نک: ارفعی، عبدالمجید، 1389، فرمان کورش بزرگ، ص24.

[2]- ارفعی، عبدالمجید، 1389، فرمان کورش بزرگ، ص 50، بند 37.


کمبوجیه پس از فتح مصر به شهر سائیت رفت و پس از اجرای مراسم ستایش الهه مصریان «به خدایان مصری قربانی تقدیم کرد»[1]. همچنین درباره کمبوجیه که در معبد نبو حاضر شده بود در سالنامه نبونید چنین آمده است: «گوسپند قربانی در برابر (خدا) بِل (Bel=سرور =[خدا] مردوک) و (خدا) ما[ر]بیتی(Marbiti[2].

 

[2]- ارفعی، عبدالمجید، 1389، فرمان کورش بزرگ، ص 16.


مری بویس گوید: «پیش از این اکثر قریب به اتفاق پژوهشگران بر این رای بودند که زرتشت شدیدا مخالف قربانی کردن حیوانات بوده است. این رای خطا، دو سبب داشت: یکی پیش‌داوری غلط که این گونه ریختن خون قربانی با هدف‌های متعالی اخلاقی کیش او سازگار نیست. دیگر این فرض تعمدی که زرتشتیان از هر گونه قربانی کردن حیوان پرهیز می‌کنند. حال آنکه اوستای متاخر و کتیبه‎‌های ساسانی و آثار نوشته‌ی پهلوی انباشته است از اشاره به این موضوع است. در روزگار سنت گرایی ساسانی یکی از علائم و نشانه‌های صداقت و صمیمیت تازه گروندگان به کیش زرتشتی، تناول گوشت قربانی بوده است. از این گذشته آیین قربانی کردن حیوانات تا سده‌ی گذشته، هم در میان زرتشتیان هندوستان و هم در میان زرتشتیان ایران اجرا می‌شده است. اما پارسیان پس از مهاجرت و اقامت در هند وستان ناچار می‌شوند از مهم‌ترین قربانی سنتی خود یعنی قربانی کردن گاو، دست بردارند. با گذشت قرنها نیز همچون هندوان از قربانی کردن گاو احساس تنفر و بیزاری کردند.

در اواسط سده‌ی نوزدهم میلادی که بر زرتشتیان ایران تسلط اخلاقی و معنوی یافتند، آنان را نیز به این کار وادار ساختند؛ ولی با قربانی کردن بره و بز و مرغ و خروس مخالفتی نداشتند، زیرا بسیاری از پارسیان هند، خودشان به این کار ادامه می‌دادند. بعدها، در آغاز سده‌ی بیستم، پارسیان هند از هر گونه قربانی کردن دست برداشتند و اصولا نسبت به این کار تنفر شدید نشان دادند. پژوهشگران غربی این تنفر را به گذشته‌ی دوردست نیز تعمیم داده، هر گونه اشاره در گات‌ها به ظلم و ستم را به محکوم کردن عمل قربانی تعبیر کردند، که اشتباهی تاریخی است»[1].

 

[1]- بویس، مری، 1393، تاریخ کیش زرتشت، ترجمه همایون صنعتی زاده، ج 1، ص 250- 251.


ماریان موله گوید: «علی‌رغم آنچه گفته‌اند یزش همراه با قربانی‌های خونین و همینطور یزش هوم در گاهان محکوم نشده‌اند. چند بخشی که در آن از کشتار بر خلاف آیین چهارپا و از تمایل اشخاص بد برای کشتن گاو صحبت می‌شود، قربانی‌های خونین محکوم نمی‌گردد»[1].

 

[1]- موله، ماریان، 1391، ایران باستان، ترجمه ژاله آموزگار، ص 87.


آسموسن گوید: به احتمال فراوان همانطور که دانشمندآلمانی برنفراید شلرات نیز نتیجه گیری نموده است زرتشت پس از آنکه با شدت و قاطعیت بر خلاف تمایلات سبعانه طبقه جنگجویان نوشیدن هوما و قربانی نمودن گاو را منع کرد (یسنا 1، 29، 14، 32، 11، 10، 7، 48) یک رسم قدیمی قوم آریایی را که نوشیدن هوما (یا سوما) بدون قربانی‌های خونین باشد تجدید نمود و بدان صورت معتدل و ملایم‌تری از آنچه معمول بود داد. زیرا در قسمت متاخر اوستا و نیز در تورایخ دوران بعد از زرتشت می‌بینیم که چندین بار از قربانی حیوانات در مراسم مذهبی نام برده شده است. از جمله این موارد می‌توانیم به یسن 5 در قسمت متاخر اوستا و به اقوال هرودوت از زمان هخامنشیان و کتیبه شاپور اول ساسانی که به قربانی نمودن گوسفندان اشاره نموده و نیز به سنت جاری بین زرتشتیان در دوران کنونی اشاره نماییم. مشاهده این موارد متعدد جای ترید باقی نمی‌گذارد که پس از زرتشت سنتی که وی در عهد آن گونه با آن به مخالفت برخاسته بود به نحو ملایم‌تری از سر گرفته شد. اگر زرتشت با قاطعیت و بدون کوچکترین شبهه و ابهامی رسم قربانی نمودن حیوانات را لغو می‌کرد طبعا از سر گرفتن آن- اگر هرگز امکان می‌یافت- شکافی اساسی و عمیق در دین وی محسوب می‌گردید و جز طغیان و سرپیچی از تعالیم وی به چیز دیگری تعبیر نمی‌شد. این اصل مسلم که قربانی حیوانات بعد از دوران زرتشت تا به امروز ادامه دارد روشنگر این نکته است که زرتشت به هر حال نکاتی از آن سنت قدیمی را بازشناخته و صورت معتدل و ملایم از آن را پذیرفته است»[1].

 

[1]- آسموسن، ج. پ، 1386، اصول عقاید و اعتقادات دیانت زرتشتی، ترجمه فریدون وهمن، ص 89-90.


مری بویس نیز از جمله کسانی است که بر این باور است که زرتشت با قربانی مخالف نبوده است. او گوید: «هیچ مدرکی وجود ندارد که بگوید زرتشت در پی پایان دادن به این قربانی کردن‌ها بوده»[1] است.

 

[1]- بویس مری، 1386، بی بی شهربانو و بانوی پارس، ترجمه حمید ، ص 123.


دوشن گیمن پس از اشاره به چند قربانی در سنت زرتشتی گوید: «زردشت ظاهرا به برخی از آیین‌های قربانی حمله کرده بود (ی 32 / 14؛ 44، پایان؛ 49؛ 51/ 11-14)، اما شواهدی در دست نیست که بتواند ثابت کند این شکل از قربانی خون را نیز محکوم کرده باشد»[1].

 

[1]- دوشن گیمن، 1375، دین ایران باستان، ترجمه رویا منجم، ص 145


گفته می‌شود که در گاتاها قربانی منع شده است اما آرسی زنر پس از بررسی چند بند از گاتاها گوید: «به نظر می‌رسد که پیامبر، ذبح گاو را با فریادهای شادی و همراه با گروه‌های مستی که بر اثر نوشیدن عصاره تخمیر شده‌ی هوم بر سر ذوق می‌آمدند و تحریک می‌شده‌اند- به شدت محکوم کرده باشد. با این همه به نظر می‌رسد که این مسئله با ادله‌ی مربوط به تاریخ ادیان مغایر باشد؛ یعنی هرگاه دین آوری (پیامبری) آیینی را به شدت ممنوع سازد، این ممنوعیت بدون هیچ اعتراضی از سوی قدیم‌ترین شاگردان آن پیامبر نیز پذیرفته می‌شود»[1].

وی درباره متون ادعایی نیز گوید: «در این متون چیزی که وادارمان سازد تا نتیجه بگیریم که زردشت قربانی کردن حیوانات و همین طور آیین هوم را محکوم کرده است، نمی‌یابیم»[2].

در نتیجه «تمام آنچه را که به نظر می‌رسد زردشت محکوم داشته است، صورتی از یک قربانی است که در آن گوشت قربانی به مردم کوچه و بازار داده می‌شد تا آن را بخورند و باز به احتمالی اگر بشود از اشاره به سوزاندن هوم قضاوت کرد گوشت قربانی بعد از آغشته شدن به روغن مقدس، سرخ می‌شده است»[3]

 

[1]- زنر، آر سی، 1389، طلوع و غروب زردشتی‌گری، ترجمه تیمور قادری، ص 117.

[2]- همان.

[3]- همان، ص 118، همچنین نک: زنر، آر. سی، 1393، تعالیم مغان، ترجمه فریدون بدره‌ای، ص 124-128.


میرچا الیاده گوید: «تحقیقات جدید نشان داده که مراسم آشامیدن هئومه هماره با آیین پرستش میترا (مهر پرستی) به طور کامل در دین مزدایی و حتی در گاتاها مردود نشده بود. به علاوه قربانی جانوری بدون هیچ وقفه‌ای اجرا می‌شد، حداقل به خاطر بهره بردن عامه‌ی مردم. بنابراین به نظر می‌رسد زرتشت اساسا با افراط کاری در مراسم و آیین‌های شادی خواری و عیاشی جنون آمیز مخالف بود که شامل قربانی‌های خونین بی‌حساب و مصرف بیش از حد هئومه (هوم) می‌شد»[1].

وی در جای دیگری گوید: «اگر چه بعضی قربانی‌های خونین را محکوم کرد، معلوم نیست که همه‌ی آنها را مردود دانسته باشد. به هر حال، مورادی از قربانی جانوران در اوستا شناخته شده است(یسنه 4.11؛ یشت 58.8). به علاوه اسناد و مدارک فراوانی از این نوع قربانی در دوران هخامنشیان، عصر پارتیان و دوران حکومت ساسانیان در دست است»[2].

 

[1]- الیاده، میرچا، 1394، تاریخ اندیشه‌های دینی، ترجمه مانی صالحی علامه، ج 1، ص 431.

[2]- همان، ص 451.


دکتر چنگیز مولایی نیز با اشاره به ممنوعیت کشتار بی‌رویه و قربانی شبانه از سوی زردشت گوید: «اجرای مراسم قربانی و تهیه نوشیدنی هوم در مراسمِ یسنا از صدر دیانت زردشتی تا کنون از اهمیت اساسی برخوردار بوده است و اگر زردشت با چنین مراسمی کاملا مخالفت داشت و اجرای آن را تحریم کرده بود، دوام و بقای چنین رسمی در سنت زردشتیان کاملا بعید می‌نمود»[1].

 

[1]- مولایی چنگیز، 1393، زردشت و دین او، در تاریخ جامع ایران، ج 4، ص 390.


ویلیام مالاندرا نیز گوید: «آنچه زردشت به ویژه با آن مخالفت داشت، شیوه‌ی خشونت‌باری بود که طی آن پرستندگان daewaها جانوران و به خصوص چهارپایان را قربانی و ذبح می‌کردند. باید دریافته باشیم که زردشت با قربانی جانوران مخالف نبود. دین زرتشتی (به جز مواقعی که تحت فشار هندوئیسم و پارسیان متاثر از هندوئیسم بود) همواره قربانی جانوران را تشویق می‌کرده است. از نظر زردشت گاو جانور مقدسی بود، و در دین او روان گاو…. پیش نمونه‌ی همه‌ی جانوران اهورایی محسوب می‌شد. مفهوم غایی تقدس گاو ضرورت مراقبت و تیمارش را به همراه داشت، اما او را از قربانی شدن معاف نمی‌کرد»[1]

 

[1]- مالاندرا، ویلیام،  1393، مقدمه ای بر دین ایران باستان، ترجمه خسرو قلیزاده، ص 50.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

زبان قرآن - عربی دبیرستان درد و دل های الی استاد شیرودی خاروان فروش Joddy Abbot فیزیک، رایانه، آموزش، معاونت پشتیباني آموزش و پرورش، دانلود، خواندنی فروش مواد شیمیایی خدمات باربری حمل و نقل اثاثیه منزل مبلمان اداری و تجاری شهروشهرستان آشپز باشي